کد مطلب:90458 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

بردگان آزاد شده مولا











«و كان له الف نسمه احیاها و اعتقها، منهم قنبر و میثم قتلهما الحجاج و سعد و نصر، قتلا مع الحسین علیه السلام و احمر قتل فی صفین و منهم غزوان و ثبیت و میمون.»: بردگان آن جناب هزار تن بودند كه نخست آنها را به حیات معنوی «اسلام» ارشاد نمود و سپس آزادشان كرد، از آن بردگان: قنبر و میثم بودند كه حجاج به علت محبت و ولای آنها به مولا آنان را كشت و دو تن دیگر به نام «سعد و نصر» در ركاب سیدالشهداء علیه السلام در

[صفحه 516]

كربلا به شهادت رسیدند و دیگری به نام «احمر» كه در جنگ صفین به فیض شهادت رسید و از آنها غزوان و ثبیت و میمون هستند.

علی علیه السلام درباره ی سه تن از آزادشدگان خود به نام ابانیزر، رباح و جبیر، دستور ویژه ای داد و آن اینكه این سه نفر، به این شرط آزادند كه تا 5 سال، در یكی از «عیون» به كشاورزی مشغول شوند، تا برای خود و جامعه، عناصری فعال و سودمند باشند.

بردگان آزاد شده ی آن حضرت آنچنان دلباخته ی جمال معنوی و صفای باطنی مولای خود بودند كه پس از آزادی نیز، همچنان بنده ی خانه زاد او و اولادش بودند و تا حد شهادت، وظیفه بندگی را ایفا نمودند. آری اهل تقوا كه این چنین مقتدا و پیشوایی دارند، می باید این ویژگی را داشته باشند كه خود را به زحمت بیندازند تا بندگان خدا، در سایه ی تلاش و كوشش آنها، احساس آرامش نمایند. پرورش یافتگان مكتب ولایت، در بعد نگرش به خود، خفیف المونه (سبك بارند) و در بعد نگرش به غیر، كثیرالمعونه و كمك كار خوبی می باشند.

علی علیه السلام به هنگام توصیف یكی از یاران با وفایش، صعصعه بن صوحان عبدی، می فرماید: «و الله ما كنت الا خفیف المونه، كثیر المعونه.»: به خدا سوگند به هدف اقصای انسانی راه یافته و به قله ی عرفان آدمیت عروج نموده ای، از اینرو ویژگی یك انسان كمال یافته در تو وجود دارد، تو در زندگی شخصی سبكبار و بی آلایش و در صحنه ی اجتماع، خیر كثیر از تو نشات گرفته و در سایه ی تعاون و همكاری تو، خلق الله در رفاه و آسایش به سر می بردند.

[صفحه 517]


صفحه 516، 517.